English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (5384 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
guard U حالت دفاعی شمشیرباز
guarding U حالت دفاعی شمشیرباز
guards U حالت دفاعی شمشیرباز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
defensively U حالت دفاعی
defensiveness U حالت دفاعی داشتن
strong point U پایگاه دفاعی سنگر مستحکم دفاعی
the i U [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
modes U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
foreground U سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
fencer U شمشیرباز
backsword man U شمشیرباز
analogues U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogue U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
vitrifying U تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
squares U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analog U سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squaring U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
convertor U وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case U حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
sabreur U شمشیرباز سابر
foilsman U شمشیرباز فویل
foilist U شمشیرباز فویل
assaults U یورش شمشیرباز
assaulted U یورش شمشیرباز
assault U یورش شمشیرباز
line of attack U سینه شمشیرباز
epeeist U شمشیرباز اپه
fencing position U گارد شمشیرباز
prints U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
alternates U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
devitrify U از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
plebeianism U حالت عوام یا مردم پست حالت توده
state of rest U حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
alternate U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
time hit U ضربه شمشیرباز در ضد حمله
composite attack U حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
offensive movement U حرکت تهاجمی شمشیرباز
sword arm U دست مسلح شمشیرباز
bib U محافظ گلوی شمشیرباز
preparation of attack U شمشیرباز اماده حمله
bibs U محافظ گلوی شمشیرباز
fencing measure U فاصله معمولی دو شمشیرباز
compound attack U حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
coquille U محافظ دست شمشیرباز
off target hit U ضربه بی ارزش شمشیرباز
hit not valid U ضربه بی ارزش شمشیرباز
fleche U نقل مکان شمشیرباز
attack on the blade U حمله شمشیرباز به تیغه
lanista U شمشیرباز اموزگار شمشیربازی
trompement U گریز شمشیرباز از ضربه حریف
attentions U شمشیرباز اماده برای مبارزه
jumps U حمله شمشیرباز با پرش به هوا
attention U شمشیرباز اماده برای مبارزه
out of distance U دور بودن شمشیرباز از حریف
jumped U حمله شمشیرباز با پرش به هوا
jump U حمله شمشیرباز با پرش به هوا
attack on preparation U شمشیرباز اماده برای حمله
genitive U حالت مالکیت حالت مضاف الیه
plasticity U حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
plastron U محافظ سینه کمر و پهلوهای شمشیرباز
stance U طرز ایستادن شمشیرباز مقابل حریف
close in U نزدیک شدن شمشیرباز به بدن حریف
stances U طرز ایستادن شمشیرباز مقابل حریف
progressive attack U پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
hits U به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
hitting U به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
in distance U نزدیک بودن شمشیرباز برای ضربه زدن
hit U به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
vindicative U دفاعی
defensive line U خط دفاعی
apologetic U دفاعی
defensive U دفاعی
backfield U خط دفاعی
opposition U حرکت شمشیرباز ضمن تماس با شمشیر حریف تقابل
lunging U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
balestra U پرش کوتاه و سریع شمشیرباز بجلو برای حمله
lunge U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunged U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunges U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
defense position U موضع دفاعی
defense mechanism U مکانیسم دفاعی
defense information U اطلاعات دفاعی
odd front U خط دفاعی 4 نفره
rejoinder U پاسخ دفاعی
agger U پشته ی دفاعی
defense base U پایگاه دفاعی
defensive fire U اتش دفاعی
mixers U نوعی خط دفاعی
preventive war U نبرد دفاعی
stack the defence U ارایش دفاعی
defensive league U اتحادیه دفاعی
defensive war U جنگ دفاعی
five man line U خط دفاعی 5 نفره
defence mechanisms U مکانیزم دفاعی
rejoinders U پاسخ دفاعی
backcourt U نیمه دفاعی
defensive league U اتحاد دفاعی
blue line U خط دفاعی هاکی
zone U منطقه دفاعی
zones U منطقه دفاعی
cover U بازی دفاعی
coverings U بازی دفاعی
covers U بازی دفاعی
mixer U نوعی خط دفاعی
defence mechanism U مکانیزم دفاعی
uart U قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
cold forming U حالت دهی در حالت سرد
transitoriness U حالت ناپایداری حالت بی بقایی
marginal case U حالت نهائی حالت حدی
spectrality U حالت طیفی حالت شبحی
spectralness U حالت طیفی حالت شبحی
appel U پاکوب 2 بار پا کوبیدن شمشیرباز به نشانه متوقف کردن مبارزه
cross block U سد کردن خط دفاعی از کنار
pale U حصار دفاعی دفاع
cover up U در لاک دفاعی فرورفتن
switch position U موضع رابط دفاعی
defensive wrestler U کشتی گیر دفاعی
switch position U موضع دفاعی بینابین
presses U تاکتیک دفاعی فشرده
back judge U داور در محوطه دفاعی
defensive player U شطرنج باز دفاعی
press U تاکتیک دفاعی فشرده
palest U حصار دفاعی دفاع
Cashel U [استحکامات دفاعی ایرلندی]
rejoined U پاسخ دفاعی دادن
cover-ups U در لاک دفاعی فرورفتن
ante-mural [e] U جان پناه دفاعی
defense articles U اماد و تجهیزات دفاعی
decompensation U فروپاشی مکانیسمهای دفاعی
protective cover U جان پناه دفاعی
bangoe gei U تکنیک دفاعی تکواندو
sandbagging U ایجاداستحکامات دفاعی کردن
sandbags U ایجاداستحکامات دفاعی کردن
rejoins U پاسخ دفاعی دادن
rejoinders U پاسخ دفاعی دادن
rejoinder U پاسخ دفاعی دادن
cover-up U در لاک دفاعی فرورفتن
bump and go U نوعی مانور دفاعی
rejoining U پاسخ دفاعی دادن
paler U حصار دفاعی دفاع
apologists U نویسندهء رسالهء دفاعی
apologist U نویسندهء رسالهء دفاعی
rejoin U پاسخ دفاعی دادن
first defense gun U جلوترین تیربار دفاعی
sandbagged U ایجاداستحکامات دفاعی کردن
sandbag U ایجاداستحکامات دفاعی کردن
bump and run U نوعی مانور دفاعی
prevent defence U جبهه دفاعی با استفاده از نفراضافی
broken field U محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
parrying U حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
special pleader U متخصص تهیه لوایح دفاعی
parry U حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
parries U حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
parried U حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
corral U دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
defensive U منطقه دفاعی شامل دروازه
integrated defense U پدافند ازمناطق توام دفاعی
corrals U دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
corralled U دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
corralling U دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
seams U نقطه باز بین دو منطقه دفاعی
seam U نقطه باز بین دو منطقه دفاعی
chevaux de fries U [ترتیب دفاعی مانع های تیز]
clinch U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinching U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinches U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinched U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
redoubt U موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
formation U برنامه سازمان دفاعی یاتهاجمی در اغاز هر مسابقه
audible U تعویض مانور حمله یا دفاعی در مقابل حریف
take guard U وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
defenceman U مدافع منطقه دفاعی غیر ازدروازه بان
peace dividend U ازبین رفتن بودجه دفاعی دراواخر سال ۱۹۸۰
crude U حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
declares U پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
special pleading U علم تهیه لوایح دفاعی و طرح ریزی دفاع در محکمه
declare U پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
break out U نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی
declaring U پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
plene administrative preter U دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
defense emergency U مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
plea in abatement U دفاعی که باعث معلق ماندن یابه تعویق افتادن دعوی خواهان شود
gain ground U ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
safety U بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
real mode U حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
counter riposte U حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
false attack U حمله معین شمشیرباز درانتظار واکنش معین
cold strength U استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
marches U پیش روی گام به گام شمشیرباز
marched U پیش روی گام به گام شمشیرباز
marching U پیش روی گام به گام شمشیرباز
march U پیش روی گام به گام شمشیرباز
universal U قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
central treaty organization U سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
targetted U هدف فرود هدف شمشیرباز
targetting U هدف فرود هدف شمشیرباز
targeting U هدف فرود هدف شمشیرباز
Recent search history Forum search
1 if there's any justice
1incentive
1affixation
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1skirts
1حالت خوبه
1'no'said oliver,with an"ask me,ask me!"look on his face
1Immune system remembers pathogen on subsequent exposure
2encapsulate
0جملات كه بعد از tobe حالت سوم فعل استفاده مى شود دقيقا چه معنى ميدهند مثل (it is called,it was called)
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com